یاداشت اول
ژانویه 6th, 2014
اولین نوشته ام را امشب می نویسم! دیشب ساعت 3 بود که گوشی همسرم به صدا در آمد و من بدون توجه به شماره شخص تماس گیرنده گوشی را برداشتم و خاموش کردم!
عجب فرد بی مبالاتی بود؟ مگر این وقت شب وقت زنگ زدن هست؟
سرم را دوباره روی بالش گذاشتم و خواستم که بخوابم و گفتم ببینم کی زنگ زده بود
شماره را زدو روی گوشی خودم و چک کردم این شماره را من نداشتم!
آنوقت شب هم که منگ بودم نمی توانستم از گوشی اون پیدا کنم باز دوباره خاموشش کردم و سرم را گذاشتم و خوابیدم…
ساعت 6 نشده بود که همه توی خونه داشتن رژه میرفتن و با سرو صدایی که به راه انداخته بودند مگه میشد خوابید
صد رحمت به سرباز خانه …
ادامه دارد …
برچسب: یاداشت اول
ارسال شده در دستهبندی نشده | نظرات (0)